Web Analytics Made Easy - Statcounter

واقعیت عینی نشان از شکل‌گیری "مافیای حقوق بشری" توسط دولت‌های صاحب قدرت و ثروت دارد؛ توصیف نیمه تاریک حقوق بشر ما را با واقعیات جامعه حقوق بشری بیشتر آشنا می‌سازد زیرا نیمه تاریک حقوق بشر همان بخش است که اگر دیر متوجه آن شد، فرصت جبران از دست می‌رود. - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، احمد بینا، فعال حقوق بشر نتایج یک دهه حضور خود در اجلاس‌های حقوق بشری و گفت‌وگو با گزارشگران ویژه کشوری و گزارشگران موضوعی را در قالب کتابی منتشر کرده و خلاصه آن را در قالب مقاله علمی در اختیار تسنیم قرار داده است که در چند شماره با عنوان "نیمه تاریک حقوق بشر بین‌الملل" منتشر خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنجه می‌خوانید بخش نخست این مطلب است:

گام ایران برای تبدیل شدن به کشور پیشرو در حوزه حقوق بشر

حقوق بشر از جمله مفاهیمی است که ریشه در خلقت بشری دارد و به انحاء مختلف در تمامی ادیان الهی و آموزه‌های دینی بدان اشاره‌ شده است. این حقوق از جمله قواعد حقوق طبیعی است که در چارچوب اصول کلی حقوق ذاتی تلقی می‌شود و در نتیجه فراتر از اراده حاکمان اصولی قهری، لایتغیر، عام و فراگیر است که مشمول مرور زمان نمی‌شود و لازمه حیات فردی و اجتماعی است.

جنگ‌های جهانی، خیانت گسترده دولت‌ها به جان و آزادی‌های انسان از جمله شهروندان خودشان و بقیه کشورها را به نمایش گذاشت و بدین لحاظ درک بهتری را از ارتباط لاینفک بین حمایت بین‌المللی از حقوق بشر پدید آورد. بعد از خاموشی این جنگ‌ها و تجربه ناتمام جامعه ملل، سازمان ملل متحد با ضرورتی فزاینده و استقبالی گسترده‌تر از آن بنا شد.

در اثنای جنگ سرد و تصلب همکاری‌های بین‌المللی، نهادها و کارگزاری‌های متعدد حقوق بشری سازمان ملل به‌تدریج شکل گرفتند. تلاش‌ها مصروف تحقق اهداف منشور ملل متحد و اعلامیه حقوق بشر بود، غافل از اینکه سنگلاخ سیاست و قدرت‌محوری فرصتی برای توسعه حقوق انسانی نخواهد گذاشت. کشاکش سیاسی در درون سازمان و انسداد زمینه‌های رشد و بالندگی باعث شد تا جامعه بین‌المللی در گام اول گرفتار بماند.

اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 10 دسامبر 1948 چونان تندیسی بود که بر خرابه‌های فجایع گذشته قرار داده شده تا هشداری باشد برای جلوگیری از تکرار فاجعه‌هایی که تصورش هم برای انسان زجرآور است. بشریت همچنان شاهد رویدادهای هولناک دیگری است؛ ظهور گروه‌های تروریستی - تکفیری، استمرار جنایات صهیونیست‌ها در غزه، و... این رویدادها نشان داد که «فاجعه‌ها» به‌سادگی تکرار پذیرند و از آن‌ها درس‌آموزی لازم نشده است و دفاع از حقوق انسان‌ها باید همچنان در دستورکار باشد.

هنگامی که انسانی صرفاً به دلیل نژاد و یا رنگین‌پوست بودن، تحت پیگرد قرار می‌گیرد، پناهجویی از مرز یک کشور امن رانده می‌شود، یا تروریست‌هایی که به زندگی انسانی، یک آزادی‌خواه پایان می‌دهند، در همه این موارد با نقض حقوق بشر روبه‌رو هستیم. سازمان ملل به‌ویژه شورای حقوق بشر که برای ساماندهی این وضعیت اسفناک عهده‌دار مسائل بین‌المللی شد؛ سازمانی که بتواند مرجع تصمیم‌گیر برای اداره بهتر دنیا باشد. در این راستا، ارگان‌های تخصصی، مجموعه‌ها، اسناد و قوانین بین‌المللی زیادی شکل گرفته تا یاریگر انسان برای رسیدن به حقوق اساسی باشد؛ ولی باید دید آیا این مکانیسم‌های حقوق بشری توانسته بازدارنده فجایع ضد بشری باشد و حقوق بشر را در سطح بین‌المللی ارتقا بخشد.

لزوم تبیین شرایط و فضای حقیقی حاکم بر نظام حقوق بشر بین‌المللی، نگارنده را بر آن داشت تا تجربیات یک دهه حضور در نشست‌های شورای حقوق بشر، مذاکره با گزارشگران و هیئت‌های حقوق بشری برخی از کشورها را در قالب یاداشت هایی با عنوان «نیمه تاریک حقوق بشر بین‌الملل» به قلم تحریر درآورد. نیمه تاریک حقوق بشر منبعث از تجارب شخصی نگارنده است که مخاطبان حقیقت‌جو، هوشمند و زیرک را در معرض شناخت و قضاوت قرار خواهد داد. در این اثر به سه سؤال پاسخ داده می‌شود: 1- آیا ایده و اجرا در سازمان ملل و شورای حقوق بشر یکی است؟ 2- چگونه بعضی از کشورها حقوق بشر را دور می‌زنند؟ 3- تأسیس و فعالیت سازمان ملل و شورای حقوق بشر تا چه حد توانسته جلوی جنگ و نقض حقوق بشر را بگیرد؟

این یادداشت‌ها خلاصه‌ای از یک کتاب 282 صفحه‌ای است از تجربیات و تحقیقات نگارنده که در نظر دارد بستری در جهت اصلاح، نظارت و تغییرات اساسی در عملکرد اعضای شورای حقوق بشر به خصوص کشورهای غربی و آمریکا پدید آورد همچنین مردم کشور عزیزمان بدانند انتخاب گزارشگر ویژه کشوری. تصویب سالی دو قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران و  تشکیل کمیته حقیقت‌یاب با چه سازوکاری انجام می‌شود و آمریکا و کشورهای غربی همراه با بعضی از کشورها که خود از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر هستند. چگونه عمل می‌کنند.

مقصود از نیمه تاریک حقوق بشر

نیمه تاریک حقوق بشر را می‌توان با تمثیلی از «کارل گوستاو یونگ» توصیف کرد: «هیچ‌کس با تصور نور به نور حقیقت نمی‌رسد اما به کمک شناخت تاریکی‌ها می‌توان به روشنایی حقیقت دست یافت». این همان چیزی است که به‌صورت برجسته در نظریه‌های فلسفی و علوم سیاسی، برای هر پدیده‌ای ظاهری و باطنی، تفسیر و تأویلی قائل‌اند و معتقدند کنش سیاسی دارای ابعاد آشکار و نهان هستند.

بخش «اعلان نشده» گفتمان حقوق بشر همان بخش تاریک و البته چهره حقیقی حقوق بشر در جهان امروز است که خود را در پشت نقاب (سازوکارهای موجود حقوق بشری) پنهان کرده است. نیمه تاریک، تحت‌الشعاع نیمه روشن آن قرار دارد. شعارها و تبلیغات حقوق بشری دولت‌ها را شگفت‌زده و جهان را شیفته خود ساخته است، اما در پشت این شکوه و عظمت، معضلاتی همچون: منافع محوری و قدرت‌طلبی قرار دارند که آینده آن (بدون ایجاد اصلاحات اساسی) چیزی جز فروپاشی حقوق و کرامت انسانی را در برندارد. نگاه کوتاه به اصول و مبانی مطرح شده در ایجاد و گسترش حقوق بشر، تفکر انسانی را به سمت ایجاد جهانی تازه می‌برد.

در حالی که واقعیت عینی نشان از شکل‌گیری مافیای حقوق بشری توسط دولت‌های صاحب قدرت و ثروت دارد. تجربه تاریخی به‌ویژه در سده اخیر نشان داده است، مفهوم حقوق بشر علاوه بر متن و اصول نوشته شده بر روی کاغذ که در قالب اسناد و مکانیسم‌های حقوق بشری که با تحفظ و شرط موردپذیرش کشورها قرار گرفته‌اند، دارای لایه‌ها و اصولی نانوشته هم هست که در اجرا، توسط برخی دولت‌های صاحب قدرت پدید می‌آیند.

نادیده انگاشتن این اصول و بی‌توجهی به لایه‌های پنهان و تاریک این مفهوم، میان واقعیت موجود در جامعه جهانی بشری و اهداف والای حقوق بشر گسلی عمیق ایجاد کرده است. در سراسر جهان هر روز حقوق بسیاری از انسان‌ها نقض می‌شود و متأسفانه هزاران انسان در جهان از نقض حقوق بشر رنج می‌برند. توصیف نیمه تاریک حقوق بشر ما را با واقعیات جامعه حقوق بشری بیشتر آشنا می‌سازد؛ زیرا نیمه تاریک حقوق بشر همان بخش است که اگر دیر متوجه آن شد، فرصت جبران مطلقاً از دست خواهد رفت.

از جمله نتایج حائز اهمیت این است که بهتر درک شود که پیشبرد حقوق انسانی در عرصه جهانی با چه آسیب‌ها، چالش‌ها و محدودیت‌هایی روبه‌روست، همچنین ملموس‌تر فهم می‌شود که شهروندان کشورهای مختلف و نهادهای مدنی تا چه اندازه در این عرصه باید فعالیت کنند تا دولتمردان کشورهای مختلف سیاست‌های خود را مبتنی بر سعادت نوع بشر ساماندهی کنند.

سیستم رأی‌گیری در نهادهای حقوق بشری و نیمه تاریک آن

حقوق بشر بین‌المللی بیشتر بر اساس تراضی دولت‌ها است نه ملت‌ها، دولت‌هایی که بعضی از آن‌ها خود ناقض حقوق بشرند. از طرف دیگر، استقلال در تصمیم‌گیری از آثار حقوقی کسب شخصیت بین‌المللی توسط سازمان‌هاست که به‌موجب آن کلیه سازمان‌های بین‌المللی از استقلال تصمیم‌گیری برخوردارند و دولت‌های به وجود آورنده یک سازمان در قالب موجودیتی جدید تصمیماتی را اتخاذ می‌کنند که مسئولیت آن‌ها متوجه سازمان می‌شود و نه دولت‌ها.

سیستم تصمیم‌گیری در نهادهای بین‌المللی حقوق بشری وابسته به این امر است که دولت‏‌های عضو تا چه اندازه‏ای تمایل دارند برای دست‏یابی به اهداف پیش‌بینی‌شده از منافع خود در برخی موارد چشم‌‏پوشی کنند. تصمیماتی که بر اساس اتفاق آرا و اکثریت آرا در طول حیات این نهادهای بین‌المللی در فرایندی طی می‌شود که به منصه ظهور برسد.

تمام دولت‌های عضو سازمان ملل (193 کشور) دارای یک حق رأی و از رأی یکسان برخوردارند. در ورای این مکانیسم حقوقی برای اجرای تصمیمات سازمان ملل متحد، منافع و خواسته‌های سیاسی قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر منابع جهان نهفته است. با وجود دولت‌های مختلفی که عضو سازمان ملل می‌باشند و با توجه به منافع متفاوت هرکدام از این دولت‌ها که دارا می‌باشند، تصور سازمانی با سرعت و قاطعیت و مطابق اصول مشخص و تعیین‌ شده تا حد زیادی غیرواقعی است.

دیکتاتوری پنهان در رأی‌گیری

بسیاری از مردم وضعیت کنونی سازمان ملل و شورای حقوق بشر را نوعی «دیکتاتوری پنهان» می‌خوانند که در قالب نهادی دموکراتیک مشروعیت یافته است. این نوع تناقض گفتاری به یک دوگانگی در گفتار و کردار مبتلا شده است. از طرفی با گنجاندن مفاهیم انسانی برابری و دموکراسی در حقوق بین‌الملل، تلاش می‌کنند تا برداشت‌ها از ارزش‌ها و مفاهیم غربی را در سراسر جهان گسترش دهند و همه فرهنگ‌ها و تمدن‌های غیر غربی را در فرایند غربی‌سازی درگیر سازند و از سوی دیگر، خود در تشکیلات سازمان ملل در رفتار دچار استبداد، خودرأیی و خودکامگی شده‌اند.

«برهان غلیون» این نوع رابطه را این‌گونه توصیف کرده است: «هدف نهایی، توجیه به‌کارگیری خشونت برای برقراری ارتباطات بین‌المللی است که مستقیماً راه را بر تمامی کسانی که تن به این روابط نمی‌دهند و خواهان همکاری و تفاهم با دیگران نیستند، مسدود می‌کند. شاید غرب که به دفاع از تمدن خود پرداخته یا دست‌کم چنین ادعایی دارد گمان می‌کند که در‌صدد دفاع از همه تمدن‌ها است. غرب فرهنگ‌ها و تمدن‌های دیگر را نمونه‌های بارز وحشی‌گری می‌داند که لازم است، مفاهیم اساسی‌ای چون قانون، آزادی فردی، دموکراسی و ارزش‌های انسانی و مادی را یاد بگیرند و به کار بندند. ارزش‌هایی که شالوده‌های دیدگاه «انسان‌مداری» هستند».

با وجود این تناقض آشکار در حقوق بین‌الملل، بسیاری از حقوقدانان بر این باورند که سازمان ملل باید فرایند «دموکراسی کردن» را از خود آغاز کند و تبعیض‌هایی که در اثر شرایط و اوضاع رقابت‌های جهانی در تشکیلات این سازمان وارد ساخته است را از میان بردارد و همه تصمیمات را در عرصه جهانی با رأی اکثریت کشورهای عضو سازمان ملل (بدون تبانی در قالب اتحادیه‌ها) اتخاذ نماید. سازمانی که خود پیشگام توسعه ارزش‌های دموکراتیک در جهان است و نظام‌های سیاسی را بر اساس رعایت حقوق بشر و ارزش‌های انسانی طبقه‌بندی می‌کند، خود در عمل در نهادی «پدرسالار» گرفتار آمده است که صداقت و درستی تصمیمات آن از نظر بسیاری از آگاهان محل اشکال و تردید است.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حقوق بشر حقوق بشر بین الملل دولت های صاحب قدرت شورای حقوق بشر بین المللی حقوق بشری حقوق بشر سازمان ملل ارزش ها دولت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۰۰۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظهور و اثبات قدرت ایران در عرصه بین‌المللی!

بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی‌،تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقه‌ای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و ازتل‌آویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاست‌ها شد.

به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- این جمله تاریخی پرمعنی و عمیقا استراتژیک رهبر معظم انقلاب که در اولین واکنش به عملیات «وعده صادق» فرمودند«موضوع اصلی ظهور و اثبات قدرت اراده ملت ایران در عرصه بین‌المللی است، نه تعداد موشک‌های شلیک شده و یا موشک‌های به هدف اصابت کرده که موضوع دست دوم و فرعی است»، اولا نشان می‌دهد که سطح مطالبه رهبری از نیروهای مسلح خیلی بالاتر از سطح مطالبه مردم است و حاکمیت امنیت و عزت کشور چندین برابر مردم دغدغه دارد. جامعه منتظر شلیک چند موشک به اهداف اسرائیلی بود تا حالشان خوب شود و احساس عزت و غرور کنند، اما رهبری و فرماندهی کل قوا به عزت و غرور و افق بالاتری و به ظهور و اثبات قدرت ملت ایران در جهان می‌اندیشد و به دنبال تحقق و تثبیت آن است. ثانیا وقتی تعداد موشک‌های شلیک شده و اصابت کرده که مسئله دوم و فرعی است این همه تاثیرات در منطقه و جهان گذاشته، باید عمیقا متفکر و متذکر شویم که موضوع اصلی چه تاثیرات و تغییراتی در جهان ایجاد کرده و می‌کند؟! لذا از حالا به بعد این تعبیر راهبردی رهبرمعظم انقلاب مبنای تمام تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران نظامی-سیاسی-رسانه‌ای و تحلیلگران بین‌المللی و منطقه‌ای چه در تحلیل وضعیت میدان و قدرت و اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و چه در حوزه دیپلماسی سیاسی- اقتصادی ایران و چه در پیوست و تبیین سیاسی - رسانه‌ای آنها است.

چراکه عملیات «وعده صادق» از یک طرف «چهره ستودنی از ملت ایران» در جهان را به نمایش گذاشت و «حیثیت ملت ایران» را در چشم دنیا برجسته کرد و از طرف دیگر دشمنان و در راس آنها آمریکا و اسرائیل را بشدت سردرگم و عصبانی و ناراحت کرده است، تاجایی که از مقامات ارشد آمریکایی و اسرائیلی تا ABC News و BBC اذعان کردند «ایالات‌ متحده بر این تصور غلط تکیه کرد که رهبر ایران محتاط است و هرگز دستور حمله مستقیم به اسرائیل را نمی‌دهد، اما باید پذیرفت که شخص آقای خامنه‌ای با قاطعیت عمل کرد و قدرت ایران را به نمایش گذاشت و با علی رغم بیشترین تحریم‌های بین‌المللی، کاری کرد که همه اعراب با بیش از نیم میلیارد جمعیت در ۷۵ سال نتوانستند انجام دهند! اکنون این تصور غلط آمریکا از قدرت ایران نیازمند ارزیابی مجدد است». این ظهور و بروز قدرت ایران در عرصه بین‌المللی همان «برد ژئوپلیتیک» است که در تحلیل تمام تحلیلگران و رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و سخنان مقامات رسمی و سیاسی جهان و حتی خود دشمنان ایران نمود پیدا کرد که از «ظهور طوفان‌الاقصی» تا «اثبات وعده صادق» به آن اذعان کرده‌اند که «با حمله ایران به اسرائیل، معادله قدرت دستخوش تغییر شد و بسیاری از مسائل را دگرگون کرد و امروز همگی باید قدرت ایران را به رسمیت بشناسند...!».

این به رسمیت شناختن و ظهور و اثبات قدرت ایران را هم می‌توان از سکوت سخنگوی کاخ سفید در برابر سؤالات خبرنگاران درخصوص قدرت ایران حس و هم می‌توان از عمق عصبانیت شبکه صهیونیستی اینترنشنال به خوبی درک کرد که گفت« وحشتناک و باورنکردنی است که مردم آمریکا، پرچم خودشان را آتش می‌زنند و شعار مرگ‌ برآمریکا می‌دهند و از آن طرف پرچم محور مقاومت را روی دستانشان بالا می‌برند»! معنای سخن رهبرمعظم انقلاب در اولین واکنش رئیس‌جمهور فرانسه بعداز عملیات وعده صادق به آغاز تغییر نظم نوین جهانی تجلی پیدا کرد که اذعان می‌کند«اروپا باید واقعیت تغییر پارادایم در جهان و صحنه ژئوپولیتیک جدید را بپذیرد وگرنه رو به ‌فناست»! تاکنون براساس صدها دلیل مستند و قرائن موجود از جمله اذعان خود آمریکایی‌ها گفته بودیم که هژمونی آمریکا رو به افول است، اما حالا اروپایی‌ها هم اذعان می‌کنند که آنها نیز رو به افول هستند! روزی تئودور هرتزل پایه‌گذار رژیم صهیونیستی گفته بود «دولت یهود در فلسطین، قلعه اروپا در برابر آسیای وحشی است»! حال بعداز عملیات وعده صادق با برعکس شدن روند توازن قدرت، خاخام دولت صهیونیستی اسرائیل اذعان می‌کند«نمی‌دانیم از دست ایران به کجا فرار کنیم»!. با اثبات قدرت ایرانِ«قوی و مستقل»، این غربِ شکست خورده در دفاع از موجودیت اسرائیل است که از این به بعد باید هزینه‌های گزاف سیاسی، اجتماعی، نظامی، راهبردی و مالی این «قلعه»ای که می‌بایست مدافع آنها باشد، بپردازد. عمق این تحلیل رهبرمعظم انقلاب را باید در توئیت یک کاربر عرب دید که نوشت:

«ایران روسیه را از دست غرب، ️بوسنی را از دست صرب‌ها، عراق را از دست داعش، لبنان را از دست صهیونیست‌ها، ️سوریه را از جنگ جهانی، ️ونزوئلا را از محاصره آمریکا، یمن را از جنگ آمریکا و غرب، ️قطر را از دست عربستان، اردوغان را از کودتا نجات داد و غزّه و فلسطین را هم از دست صهیونیست‌ها نجات خواهد داد»!

۲-تاکنون تاکید داشتیم که فلسطین اولین مسئله جهان اسلام است، اما طوفان‌الاقصی آن را به مسئله اول جهان تبدیل و وعده صادق جهانی بودن آن را تثبیت کرد. با غالب شدن گفتمان مقاومت در جهان از طوفان‌الاقصی تا عملیات وعده صادق،

اولا همه جرات و انگیزه پیدا کردند تا هم از ظهور و اثبات قدرت ایران سخن بگویند و آن را بستایند و هم حمایت خود را از فلسطین و سلاح مقاومت ابراز و حتی این حمایت خود را عملی کنند که اوج آن در حمایت یمن متجلی شده است. ثانیا برخی هم جرات خود را از دست دادند و مجبور شدند حمایت خود را از رژیم صهیونیستی کتمان و حتی این حمایت را در خفا انجام دهند که اوج این خیانتِ پشت پرده به آرمان فلسطین را برخی کشورهای عربی- اسلامی به نمایش گذاشتند. ثالثا حمایت و فشار افکارعمومی جهان باعث شد آنهائی که در حمایت علنی از وحشی‌گری‌های صهیونیست‌ها هم ابایی نداشتند، این بار مجبور به سکوت و البته در واقع بایکوت و منزوی شوند. این فشارها آن قدر طاقت‌فرسا شده که ترامپ حامی صهیونیست‌ها هم مجبور شده برای رای آوردن ادعا کند«اسرائیل باید به جنگ غزه پایان دهد».

ثالثا این روشن شدن مرزها و آشکار شدن اینکه اکثریت مطلق جهان حامی ملت فلسطین و مخالف موجودیت اسرائیل هستند،خود یک «پیروزی بزرگ تاریخی» است که «ایستادگی بی‌نظیر نیروهای مقاومت» و «صبر تاریخی مردم غزه» و «حمایت جهانی افکار عمومی» در گوشه گوشه جهان‌، به‌ویژه حمایت دنیای عرب از سلاح مقاومت آن را رقم زد. رهبر معظم انقلاب در دیدارهای اخیر با دبیرکل سیاسی حماس و دبیرکل جهاد اسلامی با تحلیلی جامع‌، از این ایستادگی بی‌نظیر و صبر تاریخی تجلیل و آن را یک «پدیده عظیم» و «حادثه الهی» توصیف و خطاب به آنها تاکید کردند«شما پیروزی نهائی مردم غزه را خواهید دید و رژیم صهیونیستی قادر به شکست مقاومت نیست» و این همان نصرت الهی است که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۴۶ نهج‌البلاغه نوید آن را داده و می‌فرمایند «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی نیروها نیست و این خداست که به وعده خود وفا می‌کند و دین و سپاه خود را پیروز و یاری خواهد کرد».

لذا پس از فرو ریختن هیمنه پوشالی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل با عملیات طوفان‌الاقصی و شکست آنها در نابودی حماس، دیدار اخیر اسماعیل هنیه و زیاد النخاله با رهبرمعظم انقلاب را باید همچون دیدار بشار اسد بعد از شکست داعش‌، یک دیدار تاریخی و پیروزمندانه تلقی کرد که متاسفانه در رسانه‌ها از این بعُد مورد غفلت قرار گرفت. همان‌گونه که دیدار بشاراسد با رهبرمعظم انقلاب در کام ملت‌های منطقه و به‌ویژه ملت ایران شیرین بود، دیدار رهبران حماس و جهاد اسلامی شیرین‌تر شد، چرا که اولا «شکستی بزرگ‌تر و غیرقابل ترمیم و غیرقابل تحمل» بر دشمن تحمیل شد و ثانیا هماهنگی کامل «میدان و دیپلماسی و رسانهِ» جبهه مقاومت موجب رقم خوردن این پیروزی بزرگ‌تر شد و کسی نبود که با استعفا و حاشیه‌سازی بچه‌گانه و رسانه‌ای، شیرینی پیروزی این دیدارها را تحت تاثیر قرار دهد!

ثالثا اهمیت سخنان رهبری در دیدارهای اخیر آنگاه روشن‌تر می‌شود که سید حسن نصرالله و فرمانده نیروی قدس سپاه همزمان در سخنان و پیامی معنادار می‌گویند «تازه جبهه مقاومت قهرمانانه حالت تهاجمی به خود گرفته است» و تاکید می‌کنند «مقاومت هنوز از تمام قابلیت‌های خود استفاده نکرده است.»! رابعا همزمانی این دیدارهای تاریخی با حضور دبیرکل جهاد اسلامی در محفل قرآنی ورزشگاه آزادی با حضور بیش از صدهزار جمعیتِ نماینده ملت ایران شگفتی پیروزی غزه بود و صهیونیست‌ها و رسانه‌های دشمن را بیش از پیش عصبانی و آشفته کرد! و نشان داد مسئله فلسطین به این دلیل به مسئله اول جهان اسلام و بلکه جهان تبدیل شده که با قرآن عجین و این قرآن است که قلوب ملت‌ها را به حسب هدایت تکوینی و تشریعی خود حول محور فلسطین گِردهم آورده است و نشان داد مبارزه ما عین دیانت ماست!

۳-اما این ظهور و اثبات قدرت ایران فقط در حوزه دفاعی و نیروهای مسلح نیست‌، بلکه زیر چتر این قدرت‌، در حوزه‌های دیگر نیز اتفاق افتاده که تاکنون به دلایلی از جمله غفلت در بیان دستاوردهای نظام آنچنان شایسته و بایسته آشکار نشده است. علاوه‌بر حضور ناوگروه جمهوری اسلامی در اقیانوس‌های جهان و لنگر انداختن در کشورهای مختلف حتی در کشورهای قاره آمریکا و ارسال محموله‌ای نفتی به ونزوئلا که اهمیت آن در مقابل تهدیدات آمریکایی‌ها کمتر از موشک‌های شلیک شده به اسرائیل نبود، ساخت بزرگ‌ترین پروژه‌های عمرانی – مهندسی –فنی در بیش از ۶۰ کشور جهان در آسیای مرکزی‌، غرب آسیا، شبه قاره هند، آمریکای لاتین و آفریقا با تکیه بر توان و دانش مهندسان و متخصصان ایرانی یکی دیگر از نمادها و نمودهای «ظهور و اثبات قدرت ایران» است که فقط یکی از آنها هفته گذشته با حضور رئیس‌جمهور ایران در سریلانکا افتتاح شد.

ابرپروژه اومااویا در این کشور به عنوان بلندترین تونل عمودی زیرزمینی جهان، یکی از چهار ابرپروژه منتخب جهان شناخته شده است. نکته مهم اینجاست که شرکت‌های اروپایی پس از اطلاع از جزئیات این پروژه از ساخت آن ناتوان بودند و منصرف شدند، اما مهندسان ایرانی این پروژه را ساختند و افتتاح و برخلاف القای غربی‌ها که ادعا داشتند دانش و فناوری فقط در اختیار خودشان است، توان ایران در مقیاس جهانی در این زمینه را نیز اثبات کردند.

۴- در جنگ هیبریدی کنونی لزوما پاسخ، یک حمله صدادار نظامی نیست بلکه می‌تواند ده‌ها حمله و ضربه بزرگ‌ترِ بدون صدا علاوه‌بر حوزه نظامی‌، در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی و سایبری و... باشد! نکته مهم این است که به جای تمرکز روی رویدادها باید روی روند میدان تمرکز کرد تا ظهور و اثبات قدرت ایران را دید، چرا که بعداز هدف قرار دادن ساختمان کنسولی سفارت ایران روندها و رویدادهای منطقه‌ای تحت تاثیر قرار نگرفت و فضای منطقه فقط در انتظار پاسخ ایران بود، اما بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی‌، تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقه‌ای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و از تل‌آویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاست‌ها و رویکردها شد. بنابراین‌، دشمن از این پس هر حرکتی کند در زمین ابتکاری ایران و در موضع واکنشی و انفعالی قرار دارد!

دیگر خبرها

  • ظهور و اثبات قدرت ایران در عرصه بین‌المللی!
  • چرا مافیای خودرو جلوی واردات خودوی برقی را گرفته است؟+فیلم
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • وجود تناقضات و استانداردهای دوگانه در سازوکارهای حقوق بشری
  • تصمیم کمیساریای عالی حقوق بشر؛ محکومیت دیگری به جای آمریکا
  • آمریکا نسخه‌های حقوق‌بشری را در کشور خودش هم اجرا نمی‌کند
  • درخواست وزیر نتانیاهو برای شلیک به فلسطینی‌ها به جای بازداشت آنها
  • گزارش سالانه کمیسیون حقوق بشر کانادا منتشر شد
  • به جای بازداشت فلسطینی‌ها به آنها شلیک کنید!
  • درخواست وزیر صهیونیست برای شلیک به فلسطینی‌ها به جای بازداشت آنها